اشعار ابوالقاسم کریمی

زمین , بی سایه و خاموش و تب دار
بشر در مَنجلاب ترس و کشتار

جُنون, پا در رکاب اسب کینه
بتازد, بر تن و روح ِ ستمکار

شاید دوست داشته باشید:  اشعار ابوالقاسم کریمی
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها