دسته‌ها
دلنوشته::ابوالقاسم کریمی

دلنوشته/شاعرانی را می شناسم

شاعرانی را می شناسم که هنر خود را در ستایش چیزی مصرف میکنند که هیچ اعتقادی هیچ باوری به آن ندارند اما به خاطر پول به خاطر شغل به خاطر قدرت به خاطر معروفیت  خود را فروخته اند آنها میدانند نوچه اند چراکه  احساس دارند  میدانند نوکرند چراکه شعور دارند حتی میدانند برده اند چراکه […]

دسته‌ها
دلنوشته::ابوالقاسم کریمی

دلنوشته/چرا مینوسم

می نویسم نه به خاطر پول نه به خاطر معروفیت نه به خاطر بیان احساسات می نوسم به آن دلیل که نوشتن حیات من ، اکسیژن اتاق من  و روح من است مینوسم تا بفهمم تا درک کنم تا به یاد بیاورم تا هدفمند باشم تا مشتاق باشم تا تجربه کنم مینوسم نه به خاطر […]

دسته‌ها
دلنوشته::ابوالقاسم کریمی

دلنوشته/محیط زیست را دوست دارم

محیط زیست را دوست دارم نه به آن خاطر که قلب تپنده  حیات است نه به آن خاطر که سرزمین رنگ ها و بو هاست نه به آن خاطر که وطن گیاهان و حیوانات است محیط زیست را دوست دارم به این دلیل که میخواهم ارزشمند باشم میخواهم مفید باشم میخواهم خودخواه نباشم میخواهم مغرور […]

دسته‌ها
سایر نوشته ها:ابوالقاسم کریمی

جمله

در این جاده طولانی که زندگی نامش هست ، شادی یک سراب است که هر چه بیشتر به آن نزدیک می شوم، بیشتر از دستم فرار می کند…