آخرین مطالب وبلاگ:
- دوبیتی/ابوالقاسم کریمینه خنده بر لبم برپا نمیشهنه شادی بر دلم پیدا نمیشهشبیه ماهی افتاده در تُنگگره … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیدر این شَهر کویری ابر خسته کنارِ ماه پاییزی نشسته گرفته غم گلوی نازکش را … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیاگه دنیا ، به دستانش تفنگهدل دریایی ما ، مرد جنگهبرای هر که شادی را … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیزمین سرد و سپیده در زمستانوَ باران هم ، شدیده در زمستانجوان ، تو لایق … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیبهار آمد ، ولی غمگین و خستهتبر ، لبخند جنگل را شکستهبه جای موج آب … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیهوا، سرد است و من عریان ترسم درون مسلخ زندان ترسم من ِ ویران شده در سیل … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیکلامش بوی عطر نسترن داشتنگاه پاک او رنگ چمن داشتعلف در زیر کفش خاکی عشقتمایل … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیهوا سرد است و من عریان مَرگم گرفتار غم زندان مَرگم هوا سرد است و … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیگذشته حال و فردا را به هم ریخت زمین را یک زن زیبا به هم … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیزمین ، در پنجه ی زندان درد است زمان ، آغاز تاریک نبرد است دلت … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیزمین جزٸی از این دنیای زیباستوَ دنیا چشمه ی ترس و معماستاگر مانند انسان در جهان … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیبه زیر تیغ غم ، عریان صبریمسوار اسب بی افسار قبریماگرچه میوه ی ممنوعه خوردیماسیر … مطالعه بیشتر
- اشعار ابوالقاسم کریمیسرود موج دریای عذابیم دهان ِ زخمی از نیش سرابیم هوا سرد است ما در پنجه … مطالعه بیشتر