نمونه اشعار سیاوش کسرایی

آب در پوسته حوض عرق ميريزد
زرد و بشكسته و بي جان خورشيد
عنكبوتي است كه افتاده در آب.
هر كسي در طرفي
سايباني طلبيده است و به چشمان ديده است
هفتمين پادشهش را در خواب.

نگهم مور چه وار
مي رود از بن ديوار به اوج
نر دبان ، سوخته انگشتانش
كه نهادست ز حيرت زدگي بر لب بام.

نفسم وا نفسم
دارم از اين همه خاموشي و گرما ، سرسام

اشتراک گذاری:

ابوالقاسم کریمی

شاعر _ نویسنده _ فعال محیط زیست
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها